شهرزاد قصه‌گو

کانال اطلاع رسانی انجمن فیلم داراب و انجمن ادبیات داستانی شهرزاد داراب

شهرزاد قصه‌گو

کانال اطلاع رسانی انجمن فیلم داراب و انجمن ادبیات داستانی شهرزاد داراب

سلام خوش آمدید

۱۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

یک پزشک با نشانی1pezeshk.com

همانگونه که از نام تارنما بر می آید, این را یک پزشک می گرداند به همراه خواهرش و دوستانش . دکتر علیرضا مجیدی به گفته ی خودش نمی خواهد همرنگ جماعت شود پس می خواند و می نویسد و فیلم می بیند و کارهای چون این.

تارنمای یک پزشک پر است از نوشته هایی در باره ادبیات و سینما و تاریخ و .... و داستان کوتاه که بخشی را ویژه گردانده به داستانهای علمی تخیلی و نوشته هایی در باب این گونه .

کتابها و فیلمهایی که در تارنمایش می شناساند را می شود چشم بسته خواند و دید و سر خوش شد( و البته گاهی هم نه! ولی این خیلی کم است.)

در باره ی نویسنده ی تارنما می توانید این جا بروید و برای رفتن به بخش علمی تخیلی تارنما هم این جا

  • ۰ نظر
  • ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۵۶

عبارتی شبیه به این را که «علمی‌تخیلی ادبیات عصر ما است» پیش‌تر هم  از زبان نویسندگان علمی‌تخیلی، به خصوص نویسندگان موج نو مانند اوروسلا ک لگویین شنیده‌ایم. کسانی که معتقدند علم و فناوری دیگر آن‌چنان در تار و پود زندگی ما تنیده شده که ادبیات ما نمی‌تواند رها از آن باشد. شاید این دوران، دورانی باشد که علمی‌تخیلی و فانتزی از هم جدا می‌شوند و برای همیشه هر کدام راه خود را می‌رود. اگرچه توی کتاب‌فروشی‌ها هنوز هم علمی‌تخیلی و فانتزی همسایه هستند، ولی ادبیات فانتزی همیشه فانتزی می‌ماند. ادبیات فانتزی به طور عمده مبنی بر جهان‌سازی است. حال گاه مثل فانتزی اعلا در داستان‌های تالکین، جهانی به کل نو با قوانین خودش خلق می‌شود و گاه مثل هری‌پاترها و دیگر انواعurban fantasy دنیایی فانتزی کنار دنیای آشنای ما وجود دارد. اما علمی‌تخیلی ادبیات داستانی‌ای است که علم عنصر اصلی و شالوده‌ی آن است. علمی‌تخیلی درباره‌ی ما انسان‌ها است. حتا وقتی که داستان در هزاران یا میلیون‌ها سال بعد از زمان ما رخ می‌دهد و زمانی که با بیگانه‌های فضای سر و کار داریم، باز هم داستان درباره‌ی ما است. ادبیات علمی‌تخیلی تمامش درباره‌ی ما است،‌ حتا وقتی پای بیگانه‌ها را وسط می‌کشیم اغلب برای این است که مضمونی انسانی را از بعدی دیگر بررسی کنیم. و حالا در دنیایی که به قول کیم استانلی رابینسون شبیه به یک رمان علمی‌تخیلی بزرگ است، شاید دیگر نتوان مرزی بین علمی‌تخیلی و به اصطلاح رئالیسم کشید. مقاله‌ای که در ادامه می‌خوانید در گاردین منتشر شده و دیدگاه‌های چند نویسنده‌ی علمی‌تخیلی مطرح را بررسی کرده.

  

  • ۲ نظر
  • ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۱۹

شکی نیست که عنصر غالب و برجسته ی این داستان همانا  «تخیل» است،ولی به نظر می رسد  راوی که خود نویسنده است می خواهد خود را از جهان ملموس جدا کند و به فراسوهای موقعیت های عینی پیش برود . یعنی می خواهد بگوید جهانی که ادراک می کنیم محدود نیست و می توانیم مصالح موجود را تغییر دهیم و با خلاقیت ذهن آثار خلاقه ی جدیدی را به وجود آوریم و به تجارب و ادراکات خود انسجام بدهیم و یکی کنیم و یکی شویم. بنابراین در شهری دوراز دریا  «مادرید» در طبقه ی پنجم یک آپارتمان زن و شوهری با دو بچه ی نه و هفت ساله تصور می کند که زندگی می کنند. یک روز بچه ها از پدر خود می خواهند که یک قایق پارویی برایشان بخرد. پدر تعجب می کند که چطور می خواهید در این شهر قایقرانی کنید. پس بهتر است که هرگاه رفتیم کنار دریا برایتان یک قایق کرایه کنم. ولی بچه ها سماجت می کنند و پدر برایشان شرطی می گذارد. اگر در مدرسه شاگرد اول شدید یک قایق برایتان می خرم. بچه ها شاگرد اول می شوند و پدر به ناچار قایق را می خرد و بچه ها به کمک همکلاسی هایشان قایق را به طبقه ی پنجم می برند و شب هایی که پدر و مادرشان به سینما می روند لامپ را می شکنند و نور مثل آب روان می شود و به ارتفاع یک و نیم متری می رسد. بعد بچه ها قایق را می آورند و سوار می شوند و سرانجام شب های بعد همه جای خانه پراز نور می شود و بچه ها سرخوشانه به غواصی می پردازند و نزدیکی آمدن پدرومادر نور را به طریقی خارج کرده و بعد در شب های دیگر تکرار می کنند و خوش می گذرانند. شبی رهگذرانی که از خیابان می گذرند و می بینند که از پنجره ها ی خانه ای سیل نور به طرف خیابان روان است. ماموران آتش نشانی را خبر می کنند و... 

پلوار

  • ۱ نظر
  • ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۶


-ری بردبری (Ray Bradbury) یکی از نویسندگان شناخته‌شده در ژانر علمی‌-تخیلی بود. این داستان یکی از دوازده داستانی‌ست که بردبری برای نشریه اسکوایر نوشت. این داستان در فبروری ۱۹۵۱ در آن مجله نشر شد.

—---------------------------------------------------------------------------

  • ۰ نظر
  • ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۴۶


معروف‌ترین رمان در ژانر رئالیسم جادویی، یعنی «صدسال تنهایی» گابریل گارسیا مارکز، شناخته‌شده‌ترین رمان در ادبیات فارسی نیز هست. کمتر خواننده جدی ادبیات داستانی فارسی را می‌توان سراغ کرد که لااقل درباره این رمان چیزی نشنیده باشد. رمان‌های «سفر به ماه» و «بیست‌هزار فرسنگ زیر دریا»، از آثار علمی‌تخیلی ژول ورن، نویسنده و شاعر فرانسوی نیز جزو کتاب‌های مشهور در میان فارسی‌زبانان است. داستان‌های الفرد هیچکاک، ادگار آلن پو، و آگاتا کریستی که می‌توان آن‌ها را در ژانر وحشت و مرموز طبقه‌بندی کرد، نیز جزو پرخواننده‌ترین آثار در ادبیات فارسی بوده‌ است.


علاوه براین، اصولا ژانر ادبیات شفاهی و قصه‌های عامیانه ایران، افغانستان و تاجیکستان، فانتزی و رئالیسم جادویی‌ست. شاید هیچ مادربزرگی را نتوان یافت که قصه‌هایش در مورد چیزی جز جن و پری و دیو جادو باشد. رمان‌هایی مثل امیرارسلان رومی و هزارویک‌شب، کلیله و دمنه نیز نشان می‌دهد که در زبان فارسی فانتزی و رئالیسم جادویی جایگاه خاصی داشته است و خواننده‌ و شنونده‌ی فارسی‌زبان با ژانر‌های رئالیسم جادویی، علمی‌تخیلی، وحشت و مرموز ناآشنا نیست. اما چرا به نظر می‌رسد بر ادبیات معاصر فارسی رئالیسمی خشک و انعطاف‌ناپذیر حاکم است؟

دنباله را در سایت نبشت در گفتگویی با نازنین جودت بخوانید:

http://nebesht.com/iv-nazanin-joudat-on-horror-fantasy-magic-realism-and-sci-fi-in-farsi-literature/

  • ۲ نظر
  • ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۴۳

کانال انجمن داستانی شهرزاد داراب در تلگرام

https://telegram.me/shahrzadstoryd
shahrzadstoryd@
کانال تلگرام انجمن فیلم داراب
https://t.me/darabfilm
darabfilm@
این وبلاگ تنها به اطلاع رسانی فعالیت های انجمن فیلم و شهرزاد داراب از دید من به عنوان عضو هر دو انجمن می پردازد و بیانگر موضع رسمی این دو انجمن نیست.