پل معلق
آلیس مونرو / ترجمهی مژده دقیقی
قسمت دوم
نیل راست ایستاد.
گفت: «جینی فکر میکند بهتر است توی ماشین بماند و همینجا توی سایه استراحت کند. ولی، راستش را بخواهی، من بدم نمیآید آبجویی بزنم.»
لبخند سردی زد و به جینی پشت کرد. به نظرِ جینی، دلتنگ و عصبی میآمد. طوری که دیگران بشنوند گفت: «مطمئنی حالت خوب است؟ حتماً؟ از نظر تو اشکالی ندارد من چند دقیقه بروم تو؟»
جینی گفت: «من حالم خوب است.»
- ۰ نظر
- ۲۵ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۱۰